ما دیشب رفته بودیم تو خط صوفیانه....تا صبح خواب رقص سما میدیدم...عجب خوابی بود...بدون بلیط رفت و برگشت و اجازه بابا و مامان رفتم ترکیه اومدم...حقیقتا هم هنوز خستگی راه در من هست...
همه جای خوابم شاهکار بود جر اینجاش که صدای جارو برقی اومد...مامان گفت پاشو مهمون داریم...دیگه من مجبور شدم چون میخواستم تی بکشم....برگشتم خونمون....
ولی گذشته از شوخی نمیدونم حکمت این خواب چی بود..چه حس عجیبی داشتم..منی که شاید هیچوقت از خیلی مسایل سر در نمیارم...تو خواب از حال عجیبم به گریه افتاذم!!!
شاید به این دلیل که این روزا از خیلی چیرا فرار میکنم...یعنی خودمو به نفهمیدن میزنم شاید با همین چهره خل و چلم....راحت تر سر کنم...گاهی فکر میکنم نفهمیدن نعمت بزرگیه که خدا به ادمای احمق عطا کرده...منو می بخشید که از این لغات استفاده میکنم...برای منظورم کلمات بهتری پیدا نکردم..نسل جدید یعنی ما یا اونقدر به خاطر موشکافی تو مسایل شکسته و سر خورده میشیم یا سردرگم یا کلا بی خیال همش...نمیدونم...به قولی شاید ما همگی عروسکهای کوکی یک تقدیریم که اخر همگی از سوراخ یک سوزن رد میشویم...پایان..
وبلاگتون قشنگه
قالبش هم خیلی زیباست .
دوست ندارم نخونده نظر بدم . نگاه ملی انداختم خوشم اومد .
خوشحال شدم
بازم میام
بای
سلام:
در ارتباط با شعرها من در خدمت شما هستم ....تا صلاح دید خود شما چی باشه؟
ایمیل آدرس رو نوشتم خدمتتون
شاد باشید
سلام
هیچوقت به خودت و نسلت اجاره نده که عروسک بشی .چون می شکنندت .در ضمن وقتی خودتی دوست داشتنی ترین دختر دنیایی میگی نه؟از خودش بپرس.
سلام
وبلاگ بسیار مرتب و قشنگی داریدوجداً لذت بردم
تعبیرش اینه که باید قدر خواهرتو بیشتر بدونی :دی
از کی تا حالا تو تعبیر خواب میکنی....اینی که تو گفتی کابوسه نه خواب...
مسئله اینجاست که از همون اول گفتیم می خوایم بفهمیم دیگه...که الان اینجاییم! ما احتمالا فرزندان خلف حواییم!
سلام
اینقدر نظرات منو پاک نکن
اعصابم خورد شد
ببین تو از دیشب تا چند صبح داشتی خواب میدیدی؟؟؟؟؟؟؟؟
که صدای جارو برقی مامانت بیدارت کرده......
و تو میخواستی طی یا به قول تو تی بکشی...
بابا یه کم سعی کنین زود تر از خواب پاشین
ساعت خواب مثل سن ازدواج همینجوری داره بالا میره.
ولی خواب خوبی دیدی
منم هرشب دارم دور اروپا میچرخم
البته یه چیزی میگنا
میگن خواب کیا چپه؟یادم رفت.................