در جهان من کلمه خاموش است

X

اینک در جهان من کلمه خاموش است..و عین سکوت در اندیشه هایم جاری است..عین موسیقی در سکوت در اندیشه های زنی که ابلهش مینامند 

دیشب با خودم حرفم شد.. 

خودم را دیدیم که مثل ابلهی خسته و رنجور در خیابانهای این جهان راه افتاده ام و تمام دیوارهای جهان خیس است... 

در سکوت دست میکشیدم و میگریستم...هیچکس انجا نبود.و همین نبودن جهان را برای سکوت و گریه کردنم اماده تر میکرد.عین لحظه ای که در خانه کسی نیست و ما در برابر خودمان یا اینه می ایستیم و برای یک بهانه بی دلیل گریه میکنیم... 

ناگهان چیزی را در خودم یافتم..یافتم که به خاطر از دست دادن امروز نیست که میترسیم..بلکه به خاطر از دست دادن اینده است که هراس داریم..اینده ای که سرشار از خاطرات گم شده است و نیامده است.. 

در راه که میامدم ناگهان در تاریکی راه فهمیدم که ما در تنهایی هولناکی زندگی میکنیم...لحظاتی بعد دستی شانه ام را تکان داد.کسی بود که نمی شناختم..ارام گفت:با خودت زمزمه بزرگی داری.به انچه میگویی ایمان داشته باش. 

در لحظاتی که عمیق ترین تنهایی را تجربه میکنی به این بیندیش که در راهی که امدی و تنها نبودی این تو نیستی که کوچک شده ای..اگرچه تنهایی اما بزرگی روحت همیشه با تو خواهد بود... 

گیج شده بودم..پر از سرزنش بودم و ناامیدی...با خودم گفتم دردی که در دلم دارم باید بپذیرمش..انوقت شاید دیگر انقدر سرافکنده نباشم. 

سرم فریاد کشید گفت:به سوی خودت بروانگاه عشق نجات خواهد یافت.بعد از شکست در هر چیزی باید رفت..فقط باید رفت..هرکس به سوی خودش...بسیاری از ما میخواهیم خودخواهی هایمان را در عشق نجات دهیم نه خود عشق را.. 

به سوی خودم رفتم...چند روزی است که در خودم هستم ...شاید روزی که بیرون امدم دیکر تنم درد نکند...همین.

نظرات 8 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 12 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:23 ب.ظ

لذت بردم از قلمت..هنرمند دوست داشتنی...

حبیب دوشنبه 12 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:28 ب.ظ

من کتاب شعر شما رو خوندم اگه اشتباه نکنم.چرا متونتون رو به چاپ نمیرسونید...

نسیم سه‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:00 ب.ظ http://valoog.persianblog.ir

بعد از این همه وقت آمدی آن هم اینطور؟ دلم برایت تنگ شده بود

نسیم شمال سه‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:29 ب.ظ

خوشحالم که برگشتی

سعید پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:49 ب.ظ

بسیاری از ما میخواهیم خودخواهی هایمان را در عشق نجات دهیم نه خود عشق را...گل گفتی.

مهرداد امین هراتی جمعه 16 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:23 ب.ظ http://aminharati.persianblog.ir

سلام
چند سال یک بار مینویسی و بی خبر!
موفق باشی

شهره دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:50 ب.ظ http://www.aveh.blogsky.com

کم مینویسی ولی دوست می دارم نوشته هایت را که روز به روز پخته تر می شود ومن ترا بیشتر از پیش می پرستم

((فردین)) دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:13 ق.ظ http://www.khalse.com

سلام و اینا...

با "هپروت دوست داشتنی" و 5 تایی ها+خبر افتتاح فوتو وبلاگ به روزم!

بخش فوتوبلاگ:سیاه و سفید هایی که ثبت کرده ام...

بخش فیلم : معرفی 5 فیلم معمولی اما خاص؛

بخش کتاب : 5 کتاب از دیروز و امروز؛

بخش موسیقی: معرفی 5 موسیقی راک ایرانی از گروه های زیر زمینی+دانلود

بخش دکلمه: 5 شعر با صدای شاعران معاصر

و بخش شعر: یک ترانه کوتاه و قدیمی

قابل بدونید و سری بزنید،در غیر اینصورت بابت اشغال فضا حلال کنید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد